در گذشته های نه چندان دور به ویژه دهه ۱۹۶۰ بروز بودن همراه با نوعی خاص از آگاهی بود ، وقتی سینمای جهان سکوت آلن دلون در سامورایی را داشت همراهِ جنب و جوش ژان پل بلموندو با آناکارینا ، بروز بودن یا بروز ماندن نوعی نشاط و احترام به مخاطب بود .
جوانان می توانستند صفاتی از عشق رویایی خود را در بازیگرانی چون جین سیبرگ ، کاترین دنو ، آنوک اِمِه احساس کنند بلکه به نوعی از باور می رسیدند.
لبخند و نگاه سرد کاترین دنو تا چه میزان می توانست بی تفاوتی معشوق را دگرگون کند برای بودن در عشق ….
تمامی آثار این پست حدوداً مربوط به ۶۰ سال پیش است کاش شرایطی مانند آن دوره در جهان امروز فراهم می شد به طوری که مخاطبان عام و خاص یکصدا حمایت خود را از اثر ابراز کنند ، موسیقی موریکونه برای هر مخاطبی قابل ستایش است هیچ مخاطبی از جهان هنر نمی تواند لحظه ی خبر فوت آلن دلون ، موریکونه ، ژان پل بلموندو را نادیده بگیرد آن ها از دوره ای به ظاهر مُدرن می آمدند اما هیچ وقت مانند جهان امروز به اجبار با عنوان بروز بودن یا حمایت از مدرنیته مخاطب را نمی آزردند.
اگر موسیقی فیلم حرفه ای یا بسیاری از آثار موریکونه همچنین لبخند ساده ی آنوک امه و نگاه معصوم جین سیبرگ مخاطب را دهه ها همراه آثارشان می کند دلیلی نمی تواند بجز خود بودن داشته باشد ، هنرمندی ماندگار خواهد شد که قبل از شهرت ، رویارویی عاشقانه ای با تنهایی شاعرانه اش داشته باشد.