هنر فوگ آخرین مجموعه باخ که در سال 1740 – 1746 با توجه به دست نوشته هایی که از باخ به جا مانده نوشته شد .
این دست نوشته ها توسط داماد باخ یوهان کریستوف آلتنیکول نوشته شد که چاپ اول آن در سال 1751 و چاپ دوم همراه با ویرایش در سال 1752 منتشر شد.
شاید بزرگترین مجموعه موسیقی تاریخ همین هنر فوگ باخ باشد.
مجموعه ای که با کلی افسانه روبروست ، افسانه ناتمام ماندن، فرم عجیب فوگ پایانی و ویرایش کردن این مجموعه در زمان مرگ باخ که همگی به یک موضوع اشاره دارند و آن هم عشق به موسیقیست .
باخ در آخرین ثانیه های مرگ به فکر این مجموعه بود که چگونه به بهترین شکل کامل شود ، باخ در آخرین لحظه زندگی خود نکاتی دیکته کرد یا مکتوب کرد در این مجموعه که نوشتنش خالی از لطف نیست.
باخ برای اینکه این فوگ کامل تر به نظر برسه و باعث بشه از حالت ناتمامی که داره خارج بشه یک پیش درآمد ارگ کرال که برگرفته از bwv 668a هست به این مجموعه اضافه کرد همچنین نسخه اصلاح نشده فوگ دوگانه Contrapunctus X
بیشتر از 250 سال از این مجموعه می گذرد و هنوز فرم نهایی موسیقی باخ تعجب برانگیز است .
در میان این 250 سال خیلی از رهبران و محققان موسیقی تلاش کردند که با کمک گرفتن از نوازنده های برتر دنیا این فوگ را ویرایش و به شکل موسیقی خود باخ برگردانند.
غافل از اینکه حتی هوش مصنوعی و علم کامپیوتر هم نتوانست این کار را انجام دهد ، هر ویرایشی که صورت می گرفت سبب می شد تا ناقص تر از قبل شنیده شود و همانند زیبایی موسیقی باخ نشود.
گلن گلد یا گلن گولد که تمام عمر خود را وقف فوگ باخ و آثار باخ کرد تنها به این نتیجه رسید که اگر در اوج قله کلاسیک قرار بگیری از پس زمان و عالم و آدم بر خواهی آمد.
دیگر هیچ چیز جلوی پیشرفت آثارت را نخواهد گرفت ، باخ با گذشت نزدیک 3 قرن هنوز موسیقی اش زنده است و فرمی که او هرچند ناقص در انتهای این فوگ نوشت اما با توجه به فوگ های قبلی به فرمی کامل رسید .
هر اثرِ هنر فوگ باخ نیازمند چندین هفته بررسی و شنیدن دارد ، نمی شود با چند دقیقه شنیدن به اینکه این اثر تنها با ارگ نوشته شده یا سازهای زهی شاید هم هارپسیکورد پی برد.
باخ با اینکه چشمانش کور شد و همان دکتری که جرج فردریک هندل را کور کرد همان باخ را هم کشت و این موضوع یک حقیقت تلخ و غیر قابل انکار است .
حس بنده این هست که در آن دوره هم مافیای موسیقی وجود داشته و خیلی ها از اینکه باخ در آخر عمر خود به کلیسای بهتر و بزرگ تر نفوذ کند ، علاقه مند نبودند.
این موضوع را باید پذیرفت که باخ در همان دوره باروک از تمام آهنگسازان جلوتر بود به دلیل فرمی که داشت و با تمام حرف و حاشیه هایی که برای فوگ او بر جا ماند اما هنوز کامل ترین فرم موسیقی تاریخ هست.
هیچ کدام از مجموعه های تاریخ وجود نداره در موسیقی کلاسیک یا بهتر است بگیم دنیای موسیقی که به این میزان تنوع اجرایی داشته باشد.
گلن گلد فوک باخ را همراهِ ارگ ، پیانو که هم اکنون می شنوید و ویولن و پیانو نواخت و ضبط کرد.
آرنولد شونبرگ با علاقه ای که به باخ داشت مجموعه فوگ او را با ارکستر و حالتی سمفونیک اجرا و ضبط کرد.
هر کدام وارد فرم و سازی خاص می شوند به زیبایی موسیقی افزوده میشه شما نمی توانید سمفونی نهم بتهوون را با پیانو و ارگ اجرا کنید و بگویید همچنان همانند نسخه اصلی زیباست .
دلیلش این هست که سمفونی بتهوون از ابتدا برای ارکستر تنظیم شد و نواهای آن به صورت بخش به بخش قابل بررسی است و فرم بتهوون اینگونه است همانطور که برنستاین در رابطه با بتهوون اینچنین گفت : آثارِ بتهوون دارای فرمی است که بخش به بخش قابل بررسی است و هر نت ، نتِ بعدی را کامل می کند اگر کنار هم بگذاریم دارای محتوا می شود.
در رابطه با فوگ باخ هر نت دارای فرم و محتوایی منطقیست که این موضوع سبب شد تا به امروز با این همه امکانات بشر هنوز فرم باخ زنده و قابل اجرا باشد هرچند ناقص و نا تمام!