قبل و بعد از شنیدن موسیقی بتهوون با نوازندگی کلودیو آرائو

آیا چشمانی پاک از زیبایی درون انسان گواهی می دهد ؟

هیچ وقت هیچ انسانی به هیچ یک از چشمان ما آنطور که ما می نگریم نگاه نکرد ، اینجاست که باید انسان با اتفاقی همراه شود که سرشار از درک و صدای اعتراض باشد ، به این باور رسیده ام که هیچ صدایی بهتر از موسیقی بتهوون برای این لحظات نمی شود یافت.

سروران من مهم نیست در گذشته بارها موسیقی بتهوون را شنیده اید یا نه اما آن لحظه ای که با خودتان مستقیماً روبرو می شوید مهم است.

کجا هستند انسان هایی که موسیقی بتهوون را شنیده اند و توانستند از تنهایی مطلق خارج شوند ؟ سعادت موسیقی بتهوون در همین است مانند زیستن خودش‌ ، این را نمی شود انکار کرد تلاش برای روبرو شدن با درون!

این را می دانم که با اتفاقی ساده همه چیز ممکن است برای انسانی تغییر کند اما اندیشه ی انسان و روح والای آن به این سادگی ها قابل درک یا تغییر نیست.

بتهوون با تمام خشمی که از دیگران دریافت می کرد به ویژه برادر زاده اش در نهایت به آرامشی رسید از همان ابتدا تا زمان نوشتن سمفونی نهم ، این آرامش را نمی توان به سادگی شرح داد اما قطعاً قابل حدس است .

هدف من از ابتدا صرفاً معرفی اثری از بتهوون نیست ، تمام تلاشم در این است که پس از تماشای پست و شنیدن موسیقی اندیشه ای در شما شکل گیرد.

این اندیشه شاید یادآور لحظه ای خاص یا آغازگر روبرو شدن با خودتان باشد ، اگر انسان معترض باشد باید خوشنود بود زیرا آگاهی یافتن است که اعتراض را می آفریند .

قبل از شنیدن موسیقی بتهوون اتفاقی خاص منتظر ما نیست ، انسان متاسفانه درگیر روزمره های زیستن و دشواری لحظات است که برایش تفاوتی نمی کند چه موسیقی می شوند ، اما باید دانست که بتهوون و سایر آهنگسازان موسیقی کلاسیک هدفی مشترک را دنبال می کنند و آن خارج شدن انسان از جسمی صلب یا غیر تغییر شکل پذیر است .

باید فرصتی فراهم شود تا آن دشواری زیستن تبدیل به لحظات نشاط آور شود ، اما این نشاط در ابتدا با تنهایی مطلق و پوچی قطعاً آغاز می شود مانند لحظه ای که آن را در این پست تماشا کردید ، پایان آن عبور از مرحله ای است که پس از خودشناسی و عدم توقع از زیستن شکل می گیرد تا رهایی و تماشای پُر از مهر انسان به انسانی دیگر آغاز شود .

پس می توان نتیجه گرفت که همه چیز به میزان تاب آوردن انسان در برابر خودش است ، اگر من شناختی روان پریش از موسیقی بتهوون داشته باشم آن وقت به همان صورت آن را شرح خواهم داد پس وقتی موسیقی بتهوون را شنیدید باید اصل سعادت را در درونتان کشف کنید تا خشن یا بی طاقت نشوید چون ممکن است به چیزی دست یابید که فقط تعصب از هنر ، هنرمند را حاصل شود و این اصلاً در لحظه هم ماندگار نخواهد بود چه رسد به تاثیر پذیری از آن !