اپرای Die Walküre اکت اول بخش Orchestervorspiel شاهکاری از ریشارد واگنر

جهان اگر کوهی جهنمی باشد ریشارد واگنر منبع فوران است .
فورانی که آتش اعتراض به جهان خواهد بود!

هنرمندان اندکی هستند که شجاعت روبرو شدن با جهان افسانه ها را داشته باشند ، ریشارد واگنر یکی از والاترین آنهاست.

زمانی که موسیقی واگنر را بررسی می کنم به خودم این اجازه را می دهم تا آخرین لحظه های زندگی ام برای درکی هر چند ناچیز و کوتاه (در مقایسه با درک واگنر از آثارش) درباره ی موسیقی والای او تلاش کنم .

برای من رسیدن به مقامِ درک موسیقی او ، از هر چیزی بیشتر اهمیت دارد ، باور کنید تعدادی بیشمار از هنرمندان جهان از 150 سال پیش تلاش کرده اند تا جایگاهی در دنیای هنر مانند واگنر داشته باشند .
مشخص است که نمی شود ، نوع زیستن و الهامات او دیگر در این هستی وجود ندارد و روز به روز جهان او بزرگتر و جهان ما کوچک تر می شود.

گاهی اوقات هدف در دنیای هنر ، لذتی لحظه ای یا آرامش می تواند باشد اما موسیقی واگنر تمام احساسات پنهان آدمی را پوشش می دهد آن هم با افسانه هایی که به تنهایی خودش آن هارا آفرید و جاودانه کرد .

شنیدن اپرای حلقه واگنر (تمام آن چهار قسمت) بیش از 15 ساعت طول می کشد و هر هفته این 15 ساعت را می شنونم به این نتیجه رسیده ام که دیگر سلیقه ام با گذر زمان هم تغییر نخواهد کرد ، چه اثر یا هنری می تواند از آثار افسانه ای او برایم ارزشمند تر باشد ؟

حتی جهان ادبیات هم مدتی طولانیست که در مقایسه با آثار واگنر برایم کم اهمیت شده ، اگر نیروی آسمانی عشق را با نمایشنامه های شکسپیر قرار باشد که بشناسم ، ترجیح می دهم با زیگفرید و دی والکوری واگنر این احساس را تجربه کنم .

صحبت از واگنر و جهان او در فضای مجازی و عمومیت آن اصلاً مورد پسندم نیست ، آرزو دارم در تالار اپرای بایروت آلمان همان جایی که این اپرا اجرا شد در سال 1870 از واگنر بشنوم و بنویسم .

متاسفانه یا خوشبختانه واگنر برای من بیش از هر چیز اهمیت دارد مدت هاست به این نتیجه رسیده ام :
برای لذت یا درک موسیقی واگنر باید فراتر از مطالعات یا دانش موسیقی باشید ، جهان بینی و روحتان مانند افسانه ها باشد ، سرآغاز جهانی سوزان را باید متحمل شد به راستی که اگر قرار باشد دنیای هنر چراغی باشد بر روح خاموش انسان ها واگنر خورشید نجات بخش و ابدی آن خواهد بود .