همیشه در میان انسان های خوشحال ، انسانی وجود دارد که از شادی دیگران خوشنود نمی شود !
این عدم شادی ، از نبود مهر در ذات فرد نیست بلکه مرور کردن گذشته و تاثیر در شرایط کنون است که بی مهری را واجب می سازد .
انسان هایی که می اندیشند بیش از حد به گذشته اعتماد دارند ، زیرا بخش بزرگی از اندیشیدن در سفری ساخته می شود که مربوط به گذشته است .
اگر کمی دقت کنیم هر گاه انسانی مدتی کوتاه سکوت می کند و به خویش برای لحظه ای احترام می گذارد با نارضایتی دیگران روبرو خواهد شد .
این زخم های نارضایتی و زیاده گویی تا چه میزان انسان اندیشمند را می رنجاند ، فرصتی برای گریختن وجود ندارد ، باید تحمل کرد و فریادی بر نارضایتی سر داد که اندوه را دو چندان می کند .
اینجاست که سمفونی هشتم بروکنر موومان آداجیو آن همراه من است ، تمام این نارضایتی ها و عدم فرصت رهایی را بهبود می بخشد ، بروکنر در زمان نوشتن این اثر ناشری را برای منتشر کردن اثر پیدا نکرد ، با گذر زمان رهبر اجرا و ناشر آن پیدا شد اما چه سخت است تلاش برای فهماندن احساسی درونی به انسانی دیگر .
امروز بیش از ۱۳۰ سال از نوشتن این اثر می گذرد ، انگار هزار سال گذشته !
هنوز تلاش بروکنر برای پذیرش این اثر باقی است ، بسیار اندک هستند انسان هایی که از این اثر لذت ببرند و بروکنر را مورد ستایش قرار دهند ، زیرا حداقل وقتی که برای سمفونی هشتم بروکنر باید لحاظ کرد : بیش از ۴ ساعت می باشد .
طبیعتاً فرصت این اتفاق دور از لذت یا حوصله ی مخاطبان است اما عدم توجه به زمان تا چه میزان می تواند معجزه کند
سینمای برگمان و موسیقی کلاسیک همیشه همراهم هستند ، بدون توجه به زمان تجربه ی درکِ آثار بسیاری را داشته ام و از این بابت آسوده هستم 🍀
در نتیجه از شما عزیزان خواستارم که بدون توجه به زمان برای این آثار وقت بگذارید 🙏🧡