🔸شوپن : گاهی فقط می توانم ناله کنم و رنجی بی پایان بکشم و نا امیدی ام را پای پیانو بریزم !

پیانو کنسرتو شماره ۲ شوپن عاشقانه ی شوپن در جوانیست .

شوپن وقتی ۱۹ ساله بود و در مدرسه موسیقی ورشو تحصیل می کرد عاشقِ همکلاسی خود شد به نامِ گلادکوفسکا و حاصل این عاشقی این اثر و کنسرتوی قبلی آن شد .

شوپن پس از گذشت سال ها از زمانِ این اثر گفت : پیانو کنسرتو دوم یا اپوس ۲۱ باید خاطره ای شیرین در ذهن مخاطب ایجاد کند به شکلی که به فضایی ثابت خیره شده و مروری از زیبایی در ذهنتان پدیدار شود .

این نکات را اکثراً می دانید اما شوپن شناسی موضوعی هست که باید درباره ی آن براتون بنویسم .

شوپن به دلیلِ بیماریه عجیبش در سال ۱۸۳۷ در ۲۷ سالگی تا آخر عمرِ خود عذاب و رنج کشید .

🔸رنجی که با هیچ دکتری درمان نشد و او سال ها از جوانی بیمار بود تا میانسالی به طوری که هیچ امیدی در عاشق شدن خود پیدا نمی کرد .

در ۲۷ سالگی زمانی که در فرانسه بود به بیماری تب بالا طی یک اپیدمی آنفولانزا بیمار شد .

🔸این بیماری و قبل از آن پیشینه ی ژنتیکی شوپن باعث شد که به سرعت ، احساسی از جوان نبودن در خود حِس کند .
بیشترِ نوکتورن یا پرلود های شوپن از درد میگه و اثرِ کمی از شوپن هست که فضایی شاد داشته باشه .

🔸بسیاری از نوازندگان مطرح تاریخ با آثارِ این آهنگساز توانستند خودشان را در میانِ علاقه مندان موسیقی محبوب کنند اما خودِ شوپن به چه شکل محبوب شد ؟ موسیقی یا پیانیست بودن او به چه شکل بود که جداگانه مورد بحث قرار میگیره و دوره رمانتیک در موسیقی بدونِ حضور او کاملاً برای مخاطبان بیگانه خواهد بود .

دلیلِ ماندگاری شوپن نه استعداد اوست نه پشتکار و …
شوپن از تلخ بودن ، رنجیدنِ طولانی به مدتِ دو دهه و نرسیدن به معشوق بود که ماندگار شد . (نا سرانجام بودن در زندگی )

🔸نوشتن موسیقی یا خلقِ اثرِ هنری کاملاً ارتباط داره با شخصیت و زندگی آن هنرمند .
بسیاری از نوازندگانی که شوپن می نوازند استعداد و پشتکارِ لازم را دارد اما چرا شوپن نمی شوند ؟

🔸کدام یک از آن ها حاضر است جوانی اش را فدایِ چند اپوسِ موسیقی کند ؟
شوپن لحظه به لحظه ی زندگی خودش را با درمانِ موسیقی سپری می کرد .

🔸اگر موسیقی برای او وجود نداشت قبل از اینکه آهنگساز شود در اثر بیماری مُرده بود ، اما این اکسیرِ تحمل و جادویی موسیقی بود که صبری عجیب به رنج های او داد تا انسانی با غروری به شدت مردانه باشد تا از نبودن با معشوقان یا اشراف زادگان حسرتی نداشته باشد .