چه محبتی است میان تنهایی انسان با معشوق خیالی او؟ شاید معشوق نهایی ما انسان ها خودمان باشیم؟ هیچکس با قلبی پاک مارا قضاوت نخواهد کرد فقط لذتِ طعم تلخ انتقاد است که باعث می شود موتسارت از پدرش رنج بشکد.

موتسارت عاشق همسر خود بود با نامِ : کنستانزه و به پدرش نوشت : او از چشم های کوچک زیبا زاده شده و دور از واژه ی زشت است .

قطعاً پدر و ارتباطش با اشراف زادگان آن دوره باعث می شد که موافق این رابطه نباشد ، نامه های موتسارت از بین رفت و مشخص نشد که پدر خواستار ازدواج او با چه اشراف زاده ای بوده ، اما می توان نتیجه گرفت هنگامی که پدر موتسارت پس از ازدواج آن ها به دیدار موتسارت آمد هنوز کینه او را همراهی می کرد .

آه خدا جان کینه تا چه میزان می تواند انسان را بد بین کند حتی اگر پسری مانند موتسارت داشته باشی باز گرفتار احساساتِ زمینی خواهی بود !

قطعاً همه می دانید زمانی که موتسارت کشور خودش را ترک کرد تقریباً احساس پدرش به او تمام شده بود و این شایعه که پدر او مرثیه مرگ را به موتسارت پیشنهاد داد هنوز به طور کامل مشخص نشده و اساساً حدس و گمان است.

موتسارت زمانی اثرِ پایانی این پست را نوشت که عاشق کنستانزه همسر خود بود ، در سال 1780 موتسارت تحت تاثیر کلیسا رفتن و بررسی آثار باخ و هندل بود به ویژه فوگ باخ را بی نهایت دوست می داشت.

مجموعه ی مَس موتسارت همانندِ مرثیه او نا تمام ماند اگر موتسارت همانندِ باخ یا بسیاری از هنرمندان دیگر بیشتر از 60 سال عمر می کرد از چه گنجینه ای بهره مند می شدیم هیچ کس نمی داند جز روح بی قرارمان .

موتسارت بی نهایت همسر خود را دوست می داشت تا اندازه ای که در اجرای اولیه این اثر بخشی از این مجموعه را همسرش اجرا کرد .

اگر قرار باشد یکی از مجموعه های بزرگ تاریخ را قیاس کنم با انجیل به روایت متی باخ یا مَس باخ این اثر از موتسارت است .

بیشتر فرم یا حالتی نزدیک به مرثیه مشهور موتسارت لاکریموسا (لاکریموزا) را احساس می کنم در میان این مَس بزرگ بخصوص (Kyrie)

پس از تهیه اشتراک دسترسی به بخش دانلود و پخش آنلاین تمامی آثار و ویدیو ها خواهید داشت

خرید اشتراک ویژه ورود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *