موسیقی باخ نوعی خاص از آگاهی را به من فهماند تا آنجا که این میزان از آگاهی توانست به مقام جنون برسد و توسط خودش بیمار شود نام آن بیماری‌ چیزی نبود جز زیادی دانستن!

بسیار ساده به زبان می آوریم موسیقی باخ را شنیده ایم حتی شجاعت داشتن آگاهی را مطرح می‌ کنیم ، بگذارید خیالتان را راحت کنم تماماً دروغ می گوییم غیر از این چاره ای نداریم باید پذیرفت برای رهایی از زیادی دانستن وظیفه داریم از سعادت یا هر آنچه مربوط به آگاهی است چشم بپوشیم ، اگر غیر از این بود اکنون رسیدن به جنون همراه با موسیقی باخ یکی از والاترین لحظات زیستن می بود پس چرا اینگونه نیست ؟

توجه کنید دقیقاً درباره ی چه اثری صحبت می کنیم ، اولین بخش از مَس جاودانه ی باخ با عنوان Kyrie به معنای خداوند.

در این اثر انسان منتظر بخشش خداوند است این انتظار تا آنجا پیش می رود که انسان به گناهش اعتراف کند جالب آنجاست که در همان لحظه احساس می کند بخشیده شده است ، باور کنید هیچ انسانی نمی تواند ترس خود را از نبود بخشش انکار کند !

بارها با خودم اندیشیده ام چرا هر انسانی یا من که بیست و دو ساله هستم باید از زیادی دانستن رنج بکشد؟ شاید آزرده خاطر شده باشید از نام بردنِ سن و سالم اما قطعاً می دانید میزان اندکی آگاهی برای زیستن در هر جامعه ای کفایت می کند به ویژه هیچ اجباری برای اندیشیدن هیچ جوانی وجود ندارد حتی در بسیاری از مواقع همان اندک آگاهی می تواند برایش دردسر ساز شود پس من از کدامین میل می نویسم ؟ همان آرزوی رسیدن به مقام جنون آیا میل کمی است ؟

برای توصیف این نوشته ها هیچ توصیه ای بهتر از شنیدن Mass ‌باخ بخش اولش با عنوان kyrie پیدا نمی کنم به ویژه انتهای آن که می گوید : بخشش خداوند شامل حال ما باد !

پس از تهیه اشتراک دسترسی به بخش دانلود و پخش آنلاین تمامی آثار و ویدیو ها خواهید داشت

خرید اشتراک ویژه ورود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *