.
سوئیت های ویولنسل باخ از شش بخش تشکیل شده که قسمت پنجم آن را با عنوان ساراباند می شنوید
باخ این اثر و پنج سوئیت دیگر را بین سال های ۱۷۱۷ – ۱۷۲۳ نوشت از ابتدا این اثر و ٖسوئیت های دیگر ویولنسل برای تک نوازی نوشته شده بود بسیاری بر این باورند که cello concerto هدف باخ بوده اما هیچ نشانه ای از صحت این موضوع نمی توان یافت
چرا از میان سوئیت های باخ این اثر را انتخاب کردیم ؟ طبیعتاً واژه ی سوئیت به رقص در دوره ی باروک بر می گردد و این رقص یا شادی در اولین سوئیت ویولنسل باخ کاملاً مشهوده اما این اثر بسیار متفاوت است با هر اندیشه ی رقص یا شادی در دوره ی باروک تا آنجا که مجموعه سوئیت های نشاط بخش باخ به عنوان رقص خداوند در نظر گرفته می شود اما موومان ساراباند بر خلاف این جریان حرکت می کند انگار رقصی از نوع اندوه و کینه به خود صورت می گیرد
یکی از دلایلی که این اثر در سال ۲۰۰۳ به بعد بیشتر به آن توجه شد استفاده ی اینگمار برگمان از این اثر در فیلم ساراباند است توجه کنید موسیقی تا کجا می تواند با آثار هنری آمیخته شود که برگمان یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ عنوان آخرین فیلم خود را ساراباند بر اساس موسیقی باخ در نظر می گیرد و زمانی از این موسیقی استفاده می کند که کلام و دیالوگ نمی تواند آن شور احساس را در قالب تصویر به نمایش بگذارد بلکه موسیقی باخ رابطه ای بین پدر و دختر را می سازد همچنین آن ها را آشتی می دهد و به سوی مهر رهنمود می کند اما در نهایت پذیرفتن جدایی با موسیقی باخ امکان پذیر شد و یکی از زیباترین لحظات تاریخ هنر و سینما را ممکن ساخت ، تصور کنید برای بیان لحظه ای که دختر خلاف میل خود از پدر جدا می شود و رنجی مشترک میان آنان آغاز می شود که در نگاه پایانی پدر مشهود است و این هولناک بودن شرایط عاطفی بسیار زیباتر از تمامی دیالوگ ها و متن های نوشته شده است که با موسیقی باخ به فُرم می رسد