یکی از سخت ترین کار ها در تاریخ توضیح و نوشتن مقاله در باب آثارِ بتهوون هست بخصوص سمفونی های او که مظهر زیبایی و جاودانگی موسیقی است .

سمفونی نهم بتهوون در میان سال های 1822 – 1824 نوشته شد زمانی که بتهوون کاملاً ناشنوا بود و همچنین از بیماری پوستی و خونریزی معده رنج می برد.

اکنون که در سال 2023 میلادی هستیم و 200 سال از زمان نوشتن این سمفونی می گذرد ، جایگاه این سمفونی علاوه بر اینکه حفظ شده ، پیامی فراتر از برابری و کمک کردن به هم نوع (انسان) دارد .

بسیاری از عزیزانی که با موسیقی کلاسیک هم آشنایی ندارند ، این سمفونی را شنیده اند و حتی میشه گفت به مقدس بودن و عجیب بودن این سمفونی نسبت به سایر آثارِ موسیقی کلاسیک اعتقاد دارند.

تحلیل کامل این سمفونی هیچ وقت به نتیجه نهایی نمی رسه چون هیچ یک از ما انسان ها نمی دانیم در ذهن بتهوون در آن دوره سخت زندگی چه می گذشته !

توضیحات زیادی در رابطه با این سمفونی قطعاً خواندید و می دانید بتهوون در رهبری کردن این سمفونی چه اتفاقاتی برایش افتاد و نظر دهی وردی به این سمفونی و …. را خواندید.

در این مقاله سعی داریم تاثیر پذیری این سمفونی در زندگی را برایتان شرح دهیم.

سمفونی نهم بتهوون از چهار موومان یا بخش تقسیم شده که موومان اول به رنج و درد انسان اشاره می کند.

تمامی ما انسان ها یک روزی باید خودمان سرنوشتمان را بسازیم و تلاش کنیم از رنج های زندگی درس بگیریم و آگاه باشیم که ما تنها کسی نیستیم که درد و رنج زندگیمان را فرا گرفته است .

هر انسانی در طول زندگی خود ناخواسته دچار رنج می شود چون عمر آدمی جاودانه و ابدی نیست.

موومان اول این سمفونی صدایِ آه و رنج است که بتهوون از زخم های خود می نویسد و تمامی بیماری های خود را وارد کاغذی می کند که نت ها در آن جاریست.

در ثانیه های اول این سمفونی به غافل گیری عجیبی برخورد می کنیم و این عافل گیری همان رنج است قطعا شوپنهاور درست میگفت : انسانی که رنج نکشیده باشه تربیت نشده است .

تمام هنرمندان بزرگ اگر اثری جاودانه خلق کردند بخشیش مربوط به رنج یا زیبایی پس از گذر از رنج هست.

بخش اول این سمفونی ما را آگاه می کند که همیشه قرار نیست زندگی آنگونه که ما میخواهیم باشد بلکه رنج هایی پنهان هست که ناگهان آشکار شده و ما را غافل گیر می کند.

وقتی که ما از رنج آگاه شدیم چه چیزی نیاز است؟ قطعاً تلاش برای از بین بردن رنج در زندگی که با شنیدن عمیقِ موومان دوم این سمفونی این اتفاق خواهد افتاد .

موومان دوم همان لحظه اول شنیدن ، حس از جایِ خود بلند شدن را می دهد حس عمیق تلاش برای از بین بردن رنج و سختی ها چون موسیقی بتهوون و کلا هنر جدی هیچگاه مثل جامعه امروزی صحبت از موضوعات سطحی انگیزشی نمیکند که ده دقیقه بعد هیچ خبری از تلاش کردن نباشد بلکه برای برطرف کردن رنج و سختی آدمی می کوشد .

هر وقت موومان دوم را می شنوم حسی عجیب و ماورایی پیدا می کنم از انرژی آدمی سیراب می شوم و برای انجام دادن سخت ترین کارها آماده هستم در کل هدف نهایی موومان دوم بهانه نیارودن برای تلاش کردن است.

تا اینجا بتهوون آگاهی از رنج و همچنین غافل گیری آن را (همراه با تلاش کردن برای گذر از سختی ها به ما انسان ها هدیه داد.)

موومان سوم که بتهوون به آرامشی عجیب می رسد همان فهم رنج و از بین بردن رنج با تلاش که به آرامشی عجیب دست پیدا می کند.

آیا می دانستید بتهوون در تمام سمفونی های خود موومان آداجیو را به این زیبایی تمام ننوشته است ؟

موومان های آداجیو در سمفونی های بتهوون همیشه بخشی فارق از آرامش داشته اند و زیاد نمیشه به موومان های آداجیو بتهوون آرام بخش نسبت داد . اما در این سمفونی همه چی فرق می کند بتهوون واقعاً به آرامش عجیبی رسیده است و حسی گذر از رنج را دارد که تحلیل بنده همان مرگ اوست در آخرای عمر وقتی انسان چشمانش را می بندد و برای همیشه از این دنیا خواهد رفت.

این همان حس هست همان حالتِ آرامش و حتی لمس گونه ای که بتهوون در موومان سوم این سمفونی دارد آرامش ابدیست که از رنج نجات پیدا کرده است .

شاید برایتان سوال باشد راه رهایی از رنج مرگ هست ؟ قطعا اینگونه نیست همان تلاش و لذت پایان رنج است که زیبایش می کند ، مرگ برای انسانی همچون بتهوون که در روز های آخر زندگیست شاید آرام بخش باشد.

می رسیم به موومان آخر جنجالی ترین و عجیب ترین اثر موسیقی کلاسیک (قصیده شادی)

بهتر است بگوییم قصیده تا سرود اما سرود شادی هم زیباست و هرچه نام گذاری کنیم در نهایت این سمفونی بتهوون است که هر نامی را با خود به سوی زیبایی خواهد کشید.

موومان آخر که با گروه بزرگ کرال همراه هست و انتقادهای بسیاری برای بالا بودن گامِ این موومان کردند به علت ناشنوا بودن بتهوون و تاثیر پذیری آن در موومان آخر این سمفونی که بسیار به نظر بنده بی ربط هست از آنجا که بتهوون به زیبایی تمام سه موومان اول را نوشته و در موومان آخر قصد نهاییش شادی پس از آرامش ابدی یا همان سفر به بهشت و برابری انسان ها است با توجه به شعر شیلر نوشته شده است.

بتهوون نمی تواند در گام پایین ، شادی نهایی انسان را در موسیقی ظاهر کند در نتیجه این بالا بودن گامِ شادی پس از گذر تمامی آن رنج هاست که در ابتدا این مقاله ، در باب آن صحبت شد .

بتهوون در موومان آخر اگر دقت داشته باشید فکر کنم اولین بار هست که در ایران به این موضوع اشاره شده که دو دقیقه اول این موومان ، بتهوون از تمام نت های موومان های اول تا سوم استفاده می کند و همگی هم شروع آن موومان هاست که به همان نظریه بنده خواهید رسید که از فهم آگاهی رنج به حل کردن آن و درنهایت آرامش پس از رفع شدن رنج خواهیم رسید .

نکته جالب تر از همه این هست که بتهوون با شروعی جدید و کاملاً متفاوت از موومان های قبلی شروع به ادامۀ این موومان می کند و همان فرم موسیقی را در بخش کرال استفاده می کند که قصیده شادیست .

پس ما با یک مجموعه ای از زندگی روبرو هستیم خواهش می کنم ازتون موومان های این سمفونی را کامل بشنوید بارها از بتهوون در رابطه با سمفونی نهم بخوانید با روح بزرگ این مرد آشنا بشید که از رنج به شادی می رسه نه از شادی به رنج که خیلی از انسان ها با فرار کردن از رنج هیچگاه به شادی دلخواه خود نخواهند رسید.

موسیقی کلاسیک همانند خواندن یک کتاب نیاز به وقت گذاشتن دارد این نیست که یک اثر شنیده شد پس ما همه چیز را در رابطه با آن اثر می دانیم باید مقالات ، نقد ها ، هنرمند شناسی و… صورت بگیره تا حس نهایی و لذت ابدی از این آثار شکل بگیره تمامِ موومان های این سمفونی به صورت کامل در وب سایت قرار داده شده است .

اگر اجرای کامل را نشنوید و به صورت سطحی این سمفونی را بشنوید قطعاً از صحبت های بنده در این مقاله استفاده نخواهید کرد و حتی کمی زجر آور و گُنگ خواهد بود.

جمع بندی نهایی : هر موسیقی هدف خود را دنبال می کند و بتهوون بی دلیل نیست که می گوید موسیقی بالاتر از همه فلسفه ها و حکمت هاست قطعاً او با رنج زندگی خود کنار آمد و به شادی نهایی رسید چگونه ؟ قطعا با نوشتن و درک عمیقِ موسیقی.

هر کنسرتو ، سمفونی ، سونات و هر مجموعه موسیقی قبل از نوشته شدن ساعت ها شاید دهه ها آهنگسازان فکر و اندیشه کردند که این آثار نوشته شده است پس هر موسیقی را در لحظه نبینیم و هر اثر دستاوردی بزرگ در زندگی می تواند باشد که این سمفونی بتهوون در سخت و زیباترین شرایط زندگی همراه ما انسان ها خواهد بود.

هر هفته یک بار کامل این سمفونی را بشنوید و با شرایط زندگی خود آن را هماهنگ کنید باور کنید انبوهی از مسیر های عجیب برایتان باز خواهد شد ممنون از اینکه این مقاله را خواندید همگی شما عزیزان خانواده موسیقی هستید و بتهوون برای شما عزیزان که فهم موسیقی را دارید و سعی میکنید سطحی نباشید موسیقی نوشته که بسیار ارزشمند هست.

نویسنده این مقاله ارادت مند شما : مهران محمدی

  1. Elahe.baran.1 گفت:

    عالی بود.👏👏
    پایدار باشید.

  2. رضا گفت:

    این اثر معجزه موسیقی است بدون اغراق هر هفته گوش میدم و نکات تازه ای پیدا میکنم
    ممنون از شما

    • cladmin82 گفت:

      خواهش میکنم ، آثار انتخاب شده ما پس از شنیدن اون مجموعه به صورت کامل و شنیدن بهترین ضبط های اون مجموعه انتخاب میشه

  3. Hesam گفت:

    مقاله عااالی و بینظیری بود 👌🏻❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *