موسیقی واگنر و اندیشه نیچه مانند گودالی از دانستن است که فقط ترس از آن نصیبم می شود .
اصلاً انتظار ندارم از این پست خوشتان بیاید ، چون قرار است کمی رنج بکشیم ، به راستی رنج ؟
این واژه فراتر از درک و بحث در دنیای مجازی است ، اما موسیقی واگنر و سردرد های همیشگی نیچه ، می تواند دلیلی بر اعتقاد به واژه ی «ابر انسان» باشد .
واگنر بارها اشاره کرد که تمام دنیا به من بدهکاره ، این موضوع اصلاً مورد رضایت یا خوشنودی علاقه مندان دنیای هنر نیست چون قطعاً در نگاه اول محدود سازی هنر را ایجاد خواهد کرد اما اگر نگاهی دقیق داشته باشیم ، اپرا قبل از واگنر جهانی بدون افسانه بود ، به نوعی اپرا : اعتماد به نفس نداشت .
مشخص است چون اپرا در دوره باروک و حتی کلاسیک ، موضوع افسانه ای نداشت و بیشتر از داستان های عامیانه یا رمانتیک اقتباس می شد به ویژه شاهزادگان خوش گذران و جامعه ی اشرافی تعیین گر بخش بزرگی از موسیقی با نام اپرا بودند .
در نتیجه باید معتقد بود که سراسر اپرا بسیار مختصر و کوتاه تر از اپرای حلقه واگنر است ، تمام اپراهای بلینی ، آلبینونی ، چایکوفسکی ، پوچینی ، آلساندرو اسکارلاتی و بسیاری از آهنگسازان دیگر را شنیده ام اما سوالی دارم از شما عزیزان ، بنظرتون هدف نوشتن یک اثر هنری مهم است یا تنها اشتیاق به آن کافیست ؟
تفاوت اپرای واگنر دقیقاً در این موضوع خلاصه می شود ، واگنر اصلاً علاقه مند نبود مانند موتسارت یا هایدن برای دربار یا پادشاهان موسیقی بنویسد ، جهان او مانند افسانه های اپراهایش است ، حتی نام فرزندش را زیگفرید نام قهرمان افسانه اش گذاشت ، طبیعی است وقتی او خودش را با آهنگسازان دیگر مقایسه می کند ، کاملاً باید به او حق داد که این نگرش را داشته باشد .
باید قبول کرد ، هیچ هنرمند یا جامعه ای نمی تواند به موسیقی کلاسیک آسیب بزند .
هزاران اثر هنری به ظاهر مهم در جهان خلق می شوند اما این چه ارتباطی با جهان واگنر دارد ؟ از این بابت بسیار خوشنودم که موسیقی واگنر در گذر زمان مانند دوره باروک حتی رنسانس عظمتش بیشتر و درکش کمتر می شود ، چگونه اینطور می شود ؟ کاملاً مشخص است همین الان در سراسر جهان این اثر را پخش کنید کمتر از یک درصد افراد کل جهان می توانند بگویند که این اثر برای واگنر است آن هم بعید می دانم قطعاً درصد بالایی است حتی همان یک درصد .
به طور کلی چرا از واگنر و نیچه پستی را منتشر می کنیم ، افسانه ی زنان دی والکوری همان اساطیر اسکاندیناوی چه ارتباطی با جهان فعلی دارد ؟
این آثار باعث پدیدار شدن این موضوع می شود :
احترام به خویشتن ، این احترام به روح والای انسان است که بی میلی را به سوی میل یا خواستن می کشاند ، همان خواستن های طولانی و نرسیدن های عظیم !
واگنر تمام عمر خود بدهکار بود و با رنج تبعید و دوری از وطن روبرو شد اما با اینکه محکوم شده بود و اجازه نداشت موسیقی بنویسد شروع کرد به نوشتن متن های اپرایش ، آخرین لحظه های زندگی را با آرزوی تاسیس سالنی برای نمایش اپرایش گذراند و البته توانست احداث کند برای اپرای پارسیفال .
در نهایت پذیرش رنج اولین انقلابی است که موسیقی واگنر باعث پیدایش آن در روح انسان می شود ، در کنار موسیقی واگنر اگر اندیشه ی نیچه با توجه به آثارش را در نظر داشته باشید ، تبدیل به ابر انسانی خواهید شد که از هیچکدام نمی ترسد چرا ؟ چون انسان با شناخت از خود با جهان روبرو می شود و افسانه ی واگنر پیروزی بر جهان را فراهم می سازد .
نکته : بعد از تهیه اشتراک دسترسی به پخش آنلاین و بخش دانلود تمامی آثار خواهید داشت